4 نمونه از بهترین رمان ها را بشناسیم - راهنمای مدرسه

به گزارش راهنمای مدرسه، شاید بسیاری از ما دوست داشته باشیم که کتاب خوان باشیم؛ اما چون کتاب هایی که خوانده ایم ما را جذب نکرده اند علاقه چندانی به کتاب خواندن پیدا نکرده ایم و همیشه جای خالی آن را در زندگی احساس می کنیم. خبرنگاران زندگی 4 تا از معروف ترین و برترین رمان ها را معرفی می نماید که هر کدام به تنهایی برای علاقه مند کردن شما به کتاب و کتاب حوانی کافی است.

قلعه حیوانات؛ لقمه شیرین سیاست در قالب رمان

کتاب رمان قلعه حیوانات نوشته جرج اورول، در غالب شخصیت های حیوانات یک مزرعه داستانی را روایت می نماید که قابل پیش بینی نیست. علت معروفیت این کتاب دوری از گزافه گویی، دراز نویسی و داستان قابل درک آن است. اغلب نویسندگان رمان ها، به توصیف جزییات برای تصویرسازی بهتر تاکید دارند؛ اما اورول از نویسندگانی است که در آثار خود کمتر به این موضوع علاقه مند است. یکی از معروف ترین جملات این کتاب همه با هم برابرند، اما بعضی برابرتر هستند است.

نفرتی که تو می کاری؛ علت خشونتی که بر ما می گردد خود ما هستیم

شاید این جمله کمی ما را در فکر فرو ببرد و به این فکر کنیم که چرا خود ما علت هستیم. علت دقیقا نفرتی است که ما در انسان های اطراف مان ایجاد می کنیم و وقتی خشونتی علیه ما صورت می گیرد همه انگشتان اتهام رو به شخصی است که فوران نموده است. کتاب نفرتی که تو می کاری نوشته انجی توماس درباره خشمی است که سفید پوستان در سیاه پوستان ایجاد نموده و حالا بیشتر آنها را مردمانی تهی از تمدن می شناسند. زبان روان این کتاب باعث می گردد شما در تمام فراز و نشیب ها خود را احساس کنید و با خنده ها بخندید و با گریه ها گریه کنید.

عشق سال های وبا؛ شور و شوق عشق جوانی و پایبندی ابدی به آن

عشق سال های وبا نوشته گابریل گارسیا ماکز، تمام شور و هیجان عشق را از دوران نوجوانی تا میانسالی روایت می نماید. اتفاقا این کتاب به علت توصیف های بی نظیر جزییات و ظرافت ها معروف است. نویسنده در این کتاب، تصویرهای ناب و تکرار نشدنی ای به مخاطب القا می نماید از حال شیدایی عشق جنون آمیز تا تقدس غم دوران جدایی.

فاوست؛ جدال بین خدا و شیطان

کتاب فاوست نوشته یوهان ولفگانگ فون گوته تنها یک کتاب نیست؛ بلکه تولد یک فرهنگ است. این کتاب جزو آثار کلاسیک اروپا است و جدالی بین خدا و شیطان را روایت می نماید. از دید منتقدان روایت این داستان از دید گوته بهترین بوده است و می توانیم این کتاب را سرآغازی بر تاریخ فلسفه غرب بدانیم.