چرا نیمی از داوطلبان کنکور سراسری انتخاب رشته نکرده اند؟
به گزارش راهنمای مدرسه، دکتر فرهاد رحمانی نیا*؛ در خبر ها آمده بود که فقط 46 درصد از داوطلبان کنکور سراسری انتخاب رشته نموده اند و در همین رابطه روابط عمومی سازمان سنجش گفت که از 858 هزار و 974 نفر مجاز شده فقط 459 هزار و 441 نفر اقدام به انتخاب رشته نموده اند که به این معناست که 53/5 درصد از کل مجاز شدگان اقدام به انتخاب رشته نموده اند.

چرا دانش آموزان در چند سال اخیر به ادامه تحصیل در دانشگاه ها تمایل کمتری نشان داده اند؟ بعضی کارشناسان به مسائل مالی پاندمیک کرونا اشاره می نمایند و افزایش شهریه دانشگاه ها در شرایط کرونا و تبدیل آموزش حضوری به مجازی و کاهش کیفیت آموزشی دانشگاه ها در شرایط کرونا را در این موضوع دخیل می دانند. در حالی که واقعیت غیر از این است و در کنکور سراسری سال 1397 هم همین حدود از داوطلبان به انتخاب رشته پرداخته بودند.
بعضی دیگر معتقدند که انگیزه یادگیری در همه سطوح تحصیلی پایین آمده و هر سال به تعداد افرادی که درس خواندن را بی فایده می دانند اضافه می گردد. بنا بر گزارش روزنامه همشهری در یکشنبه 13 مهرماه فقط 20 درصد دانش آموزان داوطلب در کنکور ریاضی فیزیک توانسته اند در درس ریاضی بیشتر از نمره 2 از 20 را بدست آورند و 61 درصد در زبان فارسی که زبان مادری آنهاست کمتر از 2 گرفته اند و به عبارت دیگر نمره قبولی نمی توانند بگیرند.
در همین رابطه، احمد حیدری معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی اظهار نموده که در درس های دیگر هم همین شرایط حاکم است و جای تحلیل فراوان دارد. لذا، این پرسش به طور جدی مطرح می گردد که چرا انگیزه یادگیری در دانش آموزان کم شده است؟
وقتی به گزارش های پراکنده در سطح دانشگاه ها هم مراجعه می کنیم چنین شرایطی با قدری تغییرات در تعداد قابل توجهی از مراکز آموزش عالی هم دیده می گردد، مثلاً تعداد داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد در ابتدای دهه 90 بیشتر از 930 هزار نفر بود که در سال 1398 به حدود 690 هزار نفر رسیده است و چند پژوهش میدانی در دانشگاه های کشور هم نشان داده که شرایط یادگیری دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی با نقصان اساسی روبرو شده است.
برای پاسخ به این پرسش می توان چند پاسخ ارتجالی و فی البداهه مانند همان شرایط مالی، افسردگی اجتماعی، یا کمبود شغل های مرتبط با دانش آموختگان رشته های مختلف تحصیلی و یا تغییرات فرهنگی در قرن بیست و یکم و تعدادی دیگری از برآورد های متداول را عنوان کرد. امّا اینکه کدامیک درست است و یا هرکدام از این موارد چند درصد در کاهش انگیزه یا تغییر انگیزه دانش آموزان و دانشجویان اثرگذار بوده است باید با پژوهش های علمی پاسخ داد که متأسفانه نگارنده این یادداشت نتوانست گزارش همه جانبه ای از آن در تحلیل یا برنامه های وزارتخانه های آموزش و پرورش یا علوم، تحقیقات و فناوری بیابد.
جامعه شناسان و کارشناسان آموزشی مشفقانه و از سردلسوزی در سال های اخیر بار ها از مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارتین ذکر شده خواسته اند با پژوهش های دقیق و آینده پژوهی راه حلی برای این معضل فراگیر در آموزش عمومی کشور پیدا نمایند و برازنده دو وزارتخانه آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری نیست که با این همه نهاد های پژوهشی به چنین موضوع مهمی کم اعتنا بوده و بدون تحلیل و برنامه شاهد کاهش کیفیت تحصیلی و علاقه دانش آموزان و دانشجویان کشور باشند.
*استاد دانشگاه گیلان
منبع: فرارو