نگاهی علمی به پدیده روزمره غذا خوردن
به گزارش راهنمای مدرسه، همه ما با واژه تغذیه، کارنمودها و اطلاعات مربوط به آن آشنا هستیم. ممکن است توجه همه جانبه به مقوله تغذیه ما را از توجه جدی به محور اصلی این مبحث یعنی غذا دور نموده باشد. شاید چون همه روزه و در دفعات متعدد غذا می خوریم نیازی به نگاه دقیق تر به آن احساس نکنیم و ضرورت دقت بیشتر به آن را نپذیریم. با این همه امروزه غذا و فعالیت های

نگاهی علمی به پدیده روزمره غذا خوردن
همه ما با واژه تغذیه، کارنمودها و اطلاعات مربوط به آن آشنا هستیم. ممکن است توجه همه جانبه به مقوله تغذیه ما را از توجه جدی به محور اصلی این مبحث یعنی غذا دور نموده باشد. شاید چون همه روزه و در دفعات متعدد غذا می خوریم نیازی به نگاه دقیق تر به آن احساس نکنیم و ضرورت دقت بیشتر به آن را نپذیریم. با این همه امروزه غذا و فعالیت های مرتبط با آن خود شامل علوم گسترده ای است که از حوزه های سنت تا مدرنیته و به خصوص در قالب صنایع غذایی در تمام جهان به آن پرداخته می شود. آنچه در پی می آید، دریچه ورودی به یک بحث مهم است که امیدواریم بتواند گام اثربخشی در ایجاد حلقه مفقوده میان علوم گوناگون غذا و تغذیه و دست اندرکاران صنعت غذا و تغذیه باز کند.
تعریف غذا بسیار سخت است و کلماتی مانند خوردن، سلامت، مواد مغذی یا تغذیه، انرژی، رشد و زندگی از آن به فکر می رسند. هر کدام از این کلمات را در نظر بگیرید:
غذا خورده می شود اما شیر هم یک غذاست ولی آن را می آشامیم.
غذا سبب بهبود سلامت می شود اما بعضی غذاها برای سلامتی شما بد هستند.
غذا مواد مغذی را تامین می نماید و در عین حال مواد مغذی اجزای ضروری غذا هستند.
غذا برای بدن انرژی تامین می نماید و در عین حال بعضی از افراد را خواب آلود می نماید.
غذا برای رشد لازم است، با این حال آیا برای عظیمسالان هم که دیگر رشد نمی نمایند لازم است؟
با این همه غذا به این صورت تعریف می شود: هر ترکیبی که زمان خوردن یا آشامیدن ترکیبات ضروری (مواد مغذی) به بدن برساند که این ترکیبات برای رشد مناسب، بازسازی و تامین انرژی مطلوب ضروری هستند، غذا نامیده می شود.
غذا و مردم
ما با هم غذا می خوریم، سهیم شدن در غذا، تعارف غذا و ملاحظه یکدیگر کردن در زمان غذا خوردن و سایر رسوم غذایی را یاد می گیریم. غذا بخش اصلی تجمع انسانی و برقراری روابط متقابل است و برای بیشتر مردم غذا سرچشمه رضایت و لذت است. غالب اوقات موفقیت و عدم موفقیت در مناسبت های اجتماعی از روی چگونگی برخوردها با غذا سنجیده می شود. با این همه اگر چه غذا بخش مهمی از زندگی ماست به خصوص زمانی که ما مشغله های فراوان دیگر در طول روز داریم ممکن است درک و توجه ارادی نسبت به غذا نداشته باشیم. ما مایلیم غذاهایی را بخوریم که دوست داریم و از خوردن شان لذت می بریم. اغلب نامطلعانه به سمت غذاهایی می رویم که در گذشته مصرف آنها سبب آرامش ما شده است.زندگی شهری، فشارهای عصبی زیادی به مردم وارد می نماید و احتمالا حتی در خانواده ها علاقه به پخت و پز را کاهش می دهد زیرا آنها تصور می نمایند، پخت و پز غذا وقت گیر است.
اطلاعات موجود درباره غذا فراوان اما اغلب متناقض است و همواره یاری نماینده نیست. بسیاری از مردم ترجیح می دهند که زحمت زیادی برای غذا نکشند و بعضی افراد شادمان می شوند که بتوانند بدون غذا کار نمایند. برای بعضی افراد غذا خوردن حتی به صورت یک وظیفه درآمده است. با اینکه غذاهای تازه، رنگارنگ و متنوع بسیاری از تمام نقاط جهان می آید جای تاسف است که بعضی مردم غذا را لذت بخش نمی انگارند. صنعت غذا می تواند تاثیر عمده ای در درک و انتخاب غذای ما داشته باشد.
غذا در گذر زمان
غذا مقوله ای است که با زمان پیش می رود و در عین حال، خرافاتی هم دارد که می تواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. بعضی از این خرافات داستان های قدیمی دارد. بعضی دیگر برحسب تصادف به وجود می آید و ناخودمطلع به غذاها برچسب خوب یا بد زده می شود. بعضی از این برچسب ها عملا از طریق شرکت های تبلیغاتی، فراوری نمایندگان فرآورده های لاغری یا رژیمی ایجاد می شوند و یا قسمتی از سیاست های دولتی در ارتباط با سلامت هستند. به نظر می رسد بعضی غذاها زمانی از نظر ذایقه مورد پذیرش باشند و زمانی دیگر نباشند. برای مثال، پخت نان تیره در مقابل نان سفید حداقل 500 سال است در جهان ادامه دارد و قدمت آن به روم باستان برمی شود. غذا جامعه پذیر است. سهیم شدن در غذا، یکی از پایه ها و مبانی رشد جوامع است.ما از کودکی می آموزیم زمان غذا خوردن با همدیگر، والدین و سایر عظیم ترها سر سفره غذا سهیم شویم. انسان از اولین روزهای زندگی روی کره زمین و در تمام مراحل زندگی خوشامدگویی به میهمانان خود را با تعارف غذا آغاز می نماید. هرچه میهمان برای فرد اعتبار بیشتری داشته باشد، غذا هم اختصاصی تر بوده و دقیق تر تهیه می شود.
در هر گروه یا فرهنگی ممکن است نوعی غذا مورد قبول نباشد و تعارف آن اهانت شمرده شود. وقتی در جامعه چند ملیتی زندگی می کنیم لازم است هر کس از سنت های سایرین مطلع باشد و در این باره دقت زیادی مورجهانز است.
مذهب، غذا و جشن ها
سعی کنید به عروسی یا میهمانی بدون غذا فکر کنید!هنگام برگزاری هر جشنی، غذا یک بخش لازم است. در هر فرهنگی، زندگی و سنت های اجتماعی مردم بر اساس مذهب شکل می گیرد و بسیاری از جشن ها شکل مذهبی دارد. غذا یکی از اجزای ضروری این مراسم مذهبی و ملی بوده و هست.
مذهب از جهت زندگی جدانشدنی است و در تمام جوامع به گونه ای جریان دارد. در کشورهای اروپایی دعای پیش از غذا قسمتی از اعمال مذهبی است. در ایران به جا آوردن شکر خدا در سرانجام غذا یک عادت مذهبی دیرینه است. در بیشتر فرهنگ ها به بچه ها یاد می دهند برای غذایی که می خورند از خداوند و از کسانی که غذا را پخته اند، تشکر نمایند. بعضی غذاها نماد مذهبی خاصی دارند مانند نذری ها یا شله زرد که در ایام سوگواری امام حسین(ع) پخته و در میان مردم پخش می شود و یا خوردن سبزی پلوماهی در اولین روز سال نو که سنتی دیرینه است.
چرا غذا می خوریم؟
بیشتر مردم غذا می خورند که از آن لذت ببرند. البته دلیل های دیگری هم وجود دارد. به طور مثال:غذا قسمتی از زندگی اجتماعی ماست.
غذا قسمتی از فعالیت و زندگی خانوادگی ماست.
غذا می خوریم زیرا گرسنه می شویم.
غذا می خوریم زیرا در زمان گرسنگی و فشارهای عصبی با خوردن غذا احساس راحتی می کنیم.
ما عادت به خوردن غذا داریم.
از همه مهمتر غذا می خوریم تا قدرت و توان برای طاعت خدای متعال داشته باشیم.
اما چرا مردم جوامع گوناگون غذاهای متفاوت می خورند و کدام عوامل بر انتخاب های غذایی تاثیر دارند؟ بعضی دلیل ها به توضیح زیرند: تربیت، عادات، دوست داشتن ها و دوست نداشتن های غذایی، رسوم مذهبی، قدرت اقتصادی، توانایی پخت، داشتن زمان کافی، دسترسی به مراکز خرید غذا و دسترسی به محصولات تازه. اما انتخاب غذا دلایل دیگری هم دارد؛ بیشتر حیوانات غریزه ای دارند که سبب می شود تنها غذاهایی را انتخاب نمایند که می دانند برایشان ضرری نخواهد داشت اما غریزه انسانی آن قدر قابل اعتماد نیست که بتواند غذاهایی را که برای سلامت و بقای وی مفیدند انتخاب کند.
انسان غذا را بر اساس تربیت، عادات، شرایط روحی و دوست داشتن و نداشتن انتخاب می نماید. بعضی عوامل دیگر در این انتخاب موثرند مانند برنامه های رادیو و تلویزیون، نشریات، دوستان، آگهی ها، مقالات، برنامه های مدارس و نمادهای تبلیغاتی. این موارد تاثیرگذار می تواند از زمانی به زمانی تغییر کند و حتی ممکن است این تغییرات به دلایل سیاسی ایجاد شود. به طور مثال، در جنگ جهانی دوم مردم کشور انگلیس به کاشت اقلام غذایی، پختن به شیوه های خاصی و خوردن غذاهایی که قبلا مصرف نمی کردند تشویق می شدند و سیاست بر این بود که هر غذایی که فراوری بیشتری دارد، برای شما خوب است.
منبع:http://www.salamat.com
/ج
منبع: راسخون